سکوت

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->



 

تنها یک سنت دیرین به جا مانده است

در دل این همه کهنه نوروز مانده است

در خواب خسته سرما شکوفه ای گرم

حیات را به روح سرد زمین خوانده است

امسال با هر سالمان یک فرق است

غبار غم در قلبمان به جا مانده است

نسل های بعد ما سخت می شوند حیران

آنچه از ما برایشان به ارث مانده است

دنیایمان در تنگی از غم حبس گردید

ارثی است از ما که دنیا ویران مانده است

...سکوت...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 196 تاريخ : 28 اسفند 1392 ساعت: 10:20

 افسران - فاطمه...

اولین قربانی حیدر که شد؟
یک جنین در بطن مادر کشته شد
فاطمه دریایی از عشق علی است
فاطمه هم درد دردهای علی است
فاطمه ابراز راز حق بود
ماندنش در پشت در ناحق بود
فاطمه بود غمی بی انتها
همسرش بعد از وفاتش تنها
بشکند دستی که دستش را شکست
در همین لحظه دل حیدر شکست
حرمت زهرا همان لحظه شکست
دست آن نامرد بر صورت نشست
قصه نیست داستان نیست واقعیت است
در میان در و دیوار بودن است
فاتح خیبر چنان دل خسته بود
درد حیدر دست های بسته بود
فاطمه جانباز راه حیدر است
فاطمه افشاگر پشت در است
شیعه را بغضی گلوگیر کرده است
شیعه را صاحب زمان شیر کرده است
مهدی آید سنی رنگ می بازد
شیعه قبر مادرش می سازد

...سکوت...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 193 تاريخ : 24 اسفند 1392 ساعت: 8:25

 

امروز نکرد به من خورشید سلام

در خویش غروب کرد و نگفت یک کلام

امروز به حسرت طلوع می سوزم

در باغ خموش دل بگوید سلام

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 210 تاريخ : 10 اسفند 1392 ساعت: 17:45

در میان خاطرات کودکی

صحبت از نام تو را کم دارم

در دل آن قاب عکس کهنه

آن نگاه پاک را کم دارم

من در این قلب پر از احساسم

 وسعت عشق تو را کم دارم

در زمستان پر از یخبندان

گرمی دست تو را کم دارم

در گذرگاه خیالم امشب

چشم زیبای تو را کم دارم

در کنار شانه های خسته ام

یار زیبایم،تو را کم دارم

...سکوت...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 193 تاريخ : 10 اسفند 1392 ساعت: 17:37

... صوررومنسية ، صور عشق ، صور رومانسية 2014

 شبی خودکار من بر خود لرزید

گدای نام تو بر خود لرزید

نه وصف روز و حال مستمندان

به وصف حال و روز عشق ورزان

به قسمت معتقد بودم،اما

همه از معنی عشق است اینجا

نیاز و راز من در حال مستی

نگوید یک نفر ای مرد پستی

تو لیلا باشی و من هم مجنون

چرا ترسم رسد از ریزش خون!؟

غنیمت دارم این تکرار زیبا

که بینم لحظه ای آن چشم زیبا

ببینم چهره ای از مه بهتر

بگیرم در بغل با دیده ای تر

بگویم ای عزیز جانم فدایت

تمام آرزوهایم برایت

اگر یک لحظه ای با من بمانی

تمام شعرهایم را بخوانی

قسم بر جان من،با من بمانی

تمام عمر خود از من بخوانی

...سکوت...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 228 تاريخ : شنبه 10 اسفند 1392 ساعت: 20:09

تصاوير انفجار واقعی در سریال معراجی ها

 آرام آرام به سویت می آیم،به سوی چشمان خاص و لبخند زیبایت.

به نگاهت چشم می دوزم و در میان شعله های عشقت می سوزم.

آری ... به راستی این قصه عشق است و من آرام و آهسته عاشقت می شوم.

دیگر شک و تردید بس است،ندایی از درون قلبم می وید که غیر از تو هیچ حسی نیست.

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 226 تاريخ : 10 اسفند 1392 ساعت: 17:0

 عکس های جدید عاشقانه و احساسی

امشب به سرم زد به خیالم روم

سرمست به در حال و هوایم روم

امشب گذری بر در می خانه زنم

از مستی عشق دو سه پیمانه زنم

امشب زخیال راز دلم در آرم

بی خود زخودم به کوی تو سر آرم

امشب به تو گویم که ای جان دلم

منت گذار و نشین بر خوان دلم

امشب همه همپای خیالم شدند

سرگشته و حیران به لوایم شدند

امشب شب دیوانگی من شده است

سرمست دل از چهره ماهت شده است

امشب ز خداوند کریم و رحمان

خواهم برساند آن عزیز دل و جان

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 233 تاريخ : 28 بهمن 1392 ساعت: 10:26

 مگسی دور سرم می چرخید

مگسی بس فضول

بی نهایت پررو

از کجا آمده است؟

به کجا خواهد رفت؟

من ندانم که چرا روی سر چرب من است؟

وز وزی پی در پی

چرخشی بی امان

به خیالش که غذلیی پیداست

در همین حین مادرم با احساس

نرم آهسته به من گفت پسر:

برو گم شو حمام

برو گم شو که نبینم رویت

خفه ام از بویت

و من دلخسته

سر به زیر و آرام

سوی حمام روان

آن مگس هم پی یک بوی معطر

یک غذای دلچسب

چرخش دور سرم را ترک کرد

...سکوت...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 224 تاريخ : 28 بهمن 1392 ساعت: 10:15

 لحظه هایم در حال گذر هستند و شاید این شب آخر باشد.

چشمانت را ببند و عهدی را که بسته ای به خاطر بیاور.

و بدان...

این منم که تو را فریاد می زنم،گل هدیه می دهم،دست به دعا بر می دارم و اشک می ریزم.

عکس های عاشقانه دی ماه ۹۱

آخر تو را می خواهم.برای عشق،برای امروز و فردا.

تو را از دیروز می خواستم،از آنجاییکه سرزده به خوابم می آمدی،به تنهایی ام سر می زدی و مرا با عشق خود درگیر می کردی.

نازنینم...

نمی خواهم در گوشه دلگیر اتاق و با سایه ام همنشین باشم.نمی خواهم از تو که یک دنیا محبت گرفته ام خداحافظی کنم.

ماه من! امشب دلم عاشقانه و برای همیشه تو را می خواهد 

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 206 تاريخ : 28 بهمن 1392 ساعت: 10:0

 به گوشه ای از خاطراتم نظاره می کنم.

درونم پر از اضطراب است.چشمانم را می بندم و به این فکر میکنم که دل بستن به تو بیهوده بود،هرچه کردم و هر چه خواندم بیهوده بود.

... decisionWwW.Kamyab.Ir داستان عاشقانه جزیره ی عشق

و اما این روزها سعی در فراموش کردنت دارم.لبان خشکیده ام را مجبور به لبخند می کنم،یک لبخند مصنوعی تا خودم را فریب دهم که دیگر دوستت ندارم.

 سعی خودم را می کنم و به جلوی آینه می آیم تا دوستت ندارم را تمرین کنم.

بغض گلویم را می گیرد و قطره ای از گوشه چشمم سرازیر می شود...

سکوت...
ما را در سایت سکوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجتبی اسمعیل زاده ساروکلایی sokoot72 بازدید : 220 تاريخ : 28 بهمن 1392 ساعت: 9:40